قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر
مقدمه این بحث اصلا در قد و قواره و اندازه امثال من نیست، اما از باب تلنگری برای تفکر بد نیست. مباحث عرفانی و فلسفیاش هم به عهده خودتان.
خیلی خلاصه بگویم، توحید توحید که میگویند نه این است که معتقد باشی خدا یکی (واحد) است و بس، بلکه اعتقاد داشته باشی فقط او (هو) خداست (احد) و خدایی میکند و اینکه همه چیز را از آن او و مخلوق او بدانی و «غیر» را دیگر دخیل ندانی. به قول گفتنی: «لامؤثّر فی الوجود الّا الله» و صد البته این مراتبی دارد. ما که عقلمان نمیرسد ولی میگویند سوره توحید تمام حرف را زده. در آن مراتب بالاتر، شرک خفی هم دیگر جایی ندارد. برای اینکه بدانید خداوند چقدر از شرک بیزار است سری به آیات مربوطه بزنید، مثلا 48 و 116 سوره نساء یا آیه اول سوره توبه یا آیه پانزدهم سوره لقمان و الخ... گمانم خلاصه شرک خفی هم این باشد که غیر ذات خدا را هم در معادلاتت راه دَهی و برایشان جایی بگذاری و رویشان حساب باز کنی.
محل بحث یا به قول علما شاهد مثال: شرک خفی از نوع انتخاباتی در سطح نامزدها و کاندیدها یعنی این که فکر کنیم تبلیغات میتواند تعیین کننده و سرنوشتساز باشد، یعنی اینکه سوت و کف و شعارها فریبمان دهد که بله کار تمام است، یعنی اینکه برای رای جمع کردن دست به هر کاری و هر ترفندی و هر کس و ناکسی بدهیم، آخرش یعنی اینکه گمان کنیم این رای مردم است که ما را رئیس جمهور میکند، در حالیکه این خدای همین مردم است که به صریح آیهاش مُلک را به هرکه خواهد دهد و از هرکه خواهد ستاند و هر که را خواهد عزت دهد و هر که را خواهد ذلیل کند والخ... خدای همین مردم است که اگر بخواهد میتواند قلوبشان را در کمتر از آنی به سمت کسی متحول کند: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مسلّماً کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مىدهد!) (مریم 96).
شرک خفی از نوع انتخاباتی در سطح رای دهندگان نیز در یک کلام یعنی اینکه آدمی گمان کند زندگیاش و راحتیاش و رفاهش و غیرهاش بسته به این آقایان دکتر و آن آقای مهندس و یا آن جناب شیخ است. نه اخوی یا احیانا اُختوِی! رزق و روزی و راحتی میخواهی؟ کلیدش دو کلمه است، تقوی و توکل: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَعَل لَّهُ مخَرَجًا(2)وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَل عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شىَءٍ قَدْرًا(3)» (و هر کس تقواى الهى پیشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند، (2)و او را از جایى که گمان ندارد روزى مىدهد و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مىکند خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است! (3)» (طلاق 2و3)
حالا إن قُلت نیاورید که پس چطور امام(ره) فرمود: «میزان رأی ملت است»، یا انگ نزنید که طرف ضدانقلاب و حجتی و فلان و بهمان است و میگوید رای ندهید و رای دادن شرک خفی است و الخ... نه جانم،بده، خوبش را هم بده، ولی قربة الی الله بده؛ همانی که آسد علی خامنهای گفت. بلاتشبیه مثل نماز، هم نیتش باید درست باشد (چرایی رای دادن)، هم ظاهرش (اصل رای دادن) و هم باطنش (به که رای دادن). فتأمل!
حاشیةالانتخابات:
1. انتخابات یک دوره نسبتا کامل مطالعات سیاسی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی است. فضای باز ایام انتخابات لایههای زیرین و کمتر در معرض دید را نمایان میکند. البته آنچه در این قاب دیده میشود باز هم تام و کامل نیست. چرا که جمع کثیری از مردم بنا به هر دلیلی توجهی به انتخابات ندارند، که خود موضوع یک تحقیق مجزاست که چرا برخی عمدا یا سهوا به راحتی از کنار انتخابات میگذرند و توجهی از خود نشان نمیدهند.
شگردهای مختلف تبلیغاتی یکی از موضوعات مجزایی است که بررسی میشود. در دوره اخیر شگردهای نوینی بروز یافت که قبلا کمتر مسبوق به سابقه بود. استفاده گسترده از ابزارهای مدرن و تکنیکها و هنرهای جدید و نو مثل ورود موسیقی رپ به صحنه، استفاده از رنگها و نمادها و شعارهای ملی و مذهبی و... جالب اینجاست که این شگردها نه فقط از سوی یک ستاد بلکه از سوی ستادهای دو رقیب اصلی پیگیری میشوند و این کاملا حساب شده میباشد، چرا که ایشان نمیخواهند برای خود گروه و طبقه معینی را تعریف کنند، در واقع از سنتیها و مدرنها، مذهبیها و غیرمذهبیها و... همه جزو گروههای هدف تعریف شدهاند. این میتواند ضریب امنیتی نظام را افزایش دهد، چرا که هر ایرانی، با هر سلیقه و عقیدهای، صرفا با داشتن ملیت ایرانی میتواند سهمی در جمهوری اسلامی داشته باشد و نقشی ایفا کند و احساس بیخودی و پوچی و بی اثری پیدا نکند. حرف بسیار است و حوصلهاش نیست. اگر خوب و دقیق به انتخابات بنگرید، دانشگاه نرفته حداقل یک کارشناسی علوم سیاسی از نوع دولتی را برایتان تضمین میکنم، البته بدون وجاهت قانونی و فقط برای دلخوشی!
انتخابات دهم ریاست جمهوری، یک ویژگی خیلی مهم هم دارد و آن این است که تقریبا همه نامزدها و حامیانشان در پی تغییرات اساسی هستند. فقط محل نزاع در این است که چه تغییر کند! در مورد اهداف نامزدها هم ظاهر امر این است که احمدینژاد میخواهد کشور را برساند به آرمانشهر، رضایی میخواهد برساند به ایران 1404، موسوی میخواهد برگرداند به چهار سال پیش و کروبی هم میخواهد ببرد به ناکجاآباد! :دی
2. چه خوش گفته مرحوم سعدی: «دو درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشه در اقلیمی نگنجند». این هم مصداق دو درویشش که مال چند سال پیش و آن باجه تلفنهای زرد و خاطرهانگیز است؛ مصداق دو پادشهاش هم که دیگر واضح است و تصویر نمیخواهد!