سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهِید
حُکما نام «توحید مُفضّل» به گوشتان خورده است. توحید مفضّل سلسله مباحثی در باب اسرار و شگفتیهای خلقت و آفرینش و حکمت آنهاست که امام «جعفربنمحمدالصادق» علیه السلام در چهار جلسه به یکی از یاران جلیلالقدر خود به نام «مُفضّلبنعمر» تعلیم میفرمایند. مفضل پس از مشاجرهای لفظی که با «ابنابیالعوجاء» بر سر مبدأ هستی داشته با حالت ناراحتی به نزد امام صادق علیه السلام رفته و ایشان نیز موعدی برای او تعیین میکنند تا نزد ایشان رفته و برخی از اسرار و شگفتیهای آفرینش و حکمت آنها را بر وی عرضه کنند. مجلس اول مباحث خلقت انسان، مجلس دوم به حیوانات، مجلس سوم به طبیعت و مجلس چهارم به پاسخ به برخی شبهات مطرح و رایج اختصاص دارد. این مباحث به صورت یک کتاب مستقل تدوین گشته که به «توحید مفضّل» مشهور شد. مطالعه این کتاب به تمام سنین مختلف توصیه میشود، چرا که هر کس در حد فهم خود میتواند از آن بهره برد. اینهم یک توصیه تکراری و نه چندان موثر به نظام آموزشی، که جا دارد حداقل بخشی از این کتاب ارزشمند را بهجای برخی مباحث تکراری و کسل کننده در کتابهای معارف بگنجانند.
مطالعه کتاب با خودتان؛ اما در اینجا بخشهای جالبی از این کتاب را که در باب شگفتیهای خلقت انسان است میآورم. امید که با دیده روشن مطالعه فرمایید و از افکار انحرافی پرهیز کنید. متونی که در پی میآید برگرفته از کتاب «توحید مفضّل، شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق علیه السلام» ترجمه و نگارش نجفعلی میرزایی، انتشارات هجرت، میباشد.
آفرینش آدمی و تدبیر جنین در رحم
«ای مفضّل سخن خود را با بیان آفرینش انسان آغاز میکنیم. تو نیز بکوش که از آن پند گیری. اول اینکه: تدبیر چنان شد که جنین، در رحم در پسِ سه ظلمت، پوشیده ماند: شکم، رَحِم و بچهدان، جایی که توان چارهاندیشی برای اخذ غذا و دفع ناروا را ندارد. نه صلاح خویش میداند و نه ضرر خویش میراند. خون حیض برای او غذاست، چون آب برای گیاه. پیوسته غذایش چنین است.» در این قسمت امام علیه السلام اشاره به محل رشد جنین و یکی از علل قطع عادت ماهانه در دوران بارداری میکنند. پس از آن چگونگی تولد، تغدیه، رشد دندان و بالغ شدن او را نیز شرح میدهند که مطالعهاش با خودتان.
آفرینش آلات مجامعت و شکل مناسب آنها
«اینک ای مفضّل بنگر که چگونه در مرد و زن، آلات مجامعت آفرید. همه در صورتی که شایسته است. برای مرد آلتی بلند و کشیده قرار داد تا به قَعر رَحِم برسد و بتواند نطفهاش را در آن بریزد. برای زن نیز ظرف گودی را آفرید تا هر دو آب را یکجا گردآورد، فرزند را جای دهد و گشاده شود تا او استحکام یابد. آیا این از تدبیر حکیم لطیف نیست؟ [تَعالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُون] بدرستی که خدای، منزه از شرک مشرکان است.(سوره نمل، آیه63)» ایشان در جای دیگر نیز مواردی را در خصوص آلت مردانه بیان میکنند.
چگونگی آفرینش مَخرج
«اینک ای مفضّل در نعمتهایی که خدا جلّ و علا در خوردن، آشامیدن و آسانی دفع زواید قرار داد اندیشه کن و درس عبرت بگیر. آیا حکیمانه نیست که در ساختن یک سرا، مستراح در پوشیدهترین جایگاه قرار گیرد؟ خداوند نیز مجرای خروجی انسان را در مخفیترین جای قرار داد. آنرا در پشت او ظاهر نکرد و در جلویش ننهاد. بلکه در جایی از دیدگان پوشیده است. رانها و لگنها آنرا با گوشت در بر گرفتهاند و پوشاندهاند. هرگاه که انسان به قضای حاجت نیازمند گشت و به آن هیأت معمول نشست، مخرج چنان میگردد که سنگینی فضولات را براحتی دفع میکند. خداوند، والامرتبه است، کسی که نعمتهایش عیان و عطایش بیپایان است.»
آنچه ذکر شد مواردی ساده است که ما بارها با آن سروکار داشتهایم، اما بعید میدانم کسی تا بهحال در مورد آلت و یا مخرج خود با این دید نگریسته باشد و آنها را دارای حکمت و بلکه نشانههایی از خالق عظیم هستی بداند. تازه پس از این همه معارف و شگفتی که امام علیه اسلام نقل میکنند، در پایان به مفضّل میفرمایند که: «ای مفضّل دل خود را فارغ گردان و ذهن و اندیشه و آرامشت را نگاه دار که در آینده از دانش ملکوت آسمانها و زمین و آفرینش شگفت در آنها و میان آنها و درباره انواع فرشتگان و صفوف، مقامات و مراتب آنان تا سدرةالمنتهی و آفرینش جن و انس تا زمین هفتم و آنچه در تحت آن است برای تو شرح خواهم کرد. آنگونه که آنچه اکنون میدانی تنها جزئی از آنها میشود.»
گمان میکنم چند دسته از ما شیعیان بیشترین ظلم را در حال حاضر در حق ائمه اطهار علیهم السلام روا میدارند؛ حتی شاید بیش از نواصب و وهابیون. دستهای که میخواهند صرفا با تمسک به کرامات و امور ماورائی و خارقالعاده امام را به عوام معرفی کنند و در این بین حتی به روایات ضعیف و مسائل غیرعقلی و خرافی که چه بسا لوث کننده و تنزیل کننده مقام امامند، متمسک میشوند و در نهایت امام را به عنوان یک غیر بشر معرفی میکنند. در حالیکه ارزش ائمه اطهار به کرامات و امور خارق عادتشان نبود، ارزش ایشان در آن بود که از جنس انسان بودند و به مقامی رسیدند که هیچ مخلوق الهی به آن نرسیده و نخواهید رسید. اینها همان دوستان جاهل و نادانند. از آنطرف دسته دیگر که حال یا غرض دارند و یا مرض و یا در جهل مرکب فروافتادهاند، چنان سطح امام را نازل میکنند که تو گویی در هر زمانه میشود چند نفر به جایگاه امام و یا بالاتر از آن دست یابند! مباحث و شبهاتی که هر روزه در حال طرح است از این قسم است. دسته دیگر نیز امثال ما هستیم که تماشاچی شدهایم و نه جحدی و نه تلاشی مینماییم تا جایگاه حقیقی امام را از قلب قرآن کریم و روایات بیرون آوریم. فتأمل.
حاشیةالتحریر:
همه برنامههای صدا و سیما یک طرف، اخبارش یک طرف؛ همه اخبارش یک طرف این جمله «با صلوات بر محمد و آل محمد»ش یک طرف. انصافا نمیدانم کدام آدم خوش سلیقهای! که قلبش برای دین و آیین میتپد، دستور قرائت این جمله را در ابتدای اخبار داده؟! یک آدم بد سلیقه! و با جُربزه هم پیدا نمیشود که دستور حذفش را بدهد. آخر آدم ناحسابی میخواهی چه را ثابت کنی با این جمله؟ با گفتن این جمله اخبارت دینی شد؟ همه جایت دینی شده که حالا چسبیدی میخواهی اخبارت را هم دینی کنی؟ به خدا عقل هم چیز خوبی است. آخر مگر انسان چند سوراخ در بدن دارد که اینها اینقدر سوراخ دعا را گم میکنند؟ جان مادرتان حداقل دست از سر محمد و آل محمد بردارید. آدم دوست دارد موهای صورتش را بکَند از دست این موجودات خبری صدا و سیما!
وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ
ولادت امام رئوف توفیق نشد این حدیث را نقل کنم، حالا نوبت به شهادتشان رسید. فکر میکنم آنقدر واضح و پرمغز هست که نیازی به توضیح و تفسیر نداشته باشد. ما سکوت میکنیم تا شما بهتر تامل کنید!
«وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ الْهَرَوِیِّ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا قُلْتُ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا الْحَدِیثَ» (حضرت فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده کند، گفتم چگونه امر شما زنده میگردد؟ فرمودند: علوم ما را بیاموزد و به دیگران بیاموزاند، همانا اگر مردم خوبی سخن ما را بفهمند از سخن ما پیروی میکنند). وسائل الشیعة ج27 ص93
حاشیةالتحریر:
حال ببینم آیا میتوانید یک رابطه منطقی بین حدیث فوق و تصاویر ذیل پیدا کنید؟
خودتان شرح دهید!
وقتی کار و کاسبی رونق بگیرد و طرف سرش شلوغ شود باید هم «أرض» را عرض بنویسد! ولو اینکه شهر مقدس قم باشد!
اینهم یکی دیگر که پر از غلط غولوط است(+)