...أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ
به نظر شما نهایت شقاوت و نگونبختی یک انسان کجاست؟! خودمانی عرض کنم، اِندِ خریّت و حماقت یک فرد چیست؟ به فرموده معصومین –برترین درود و سلام خدا بر ایشان- بدبخت(شقی) کسی است که دینش را به دنیایش بفروشد و بدبختتر از او کسی است که دینش را به دنیای دیگران بفروشد. کاش میشد از ایشان پرسید که آیا بدبختتر از این دو نیز وجود دارد؟
به نظر من که سلسله شقاوت و حماقت و خریّت باز هم ادامه دارد و بدانجا ختم نمیشود. به تندیس تصویر ذیل گر نیک بنگرید معانی فوق لطیفی را در باب خریت ابناء بشر خواهید یافت. خرتر از آن دو شاید کسی باشد که به یک خر دیگر سواری دهد؛ از آن بدتر باز آن است که سواری دهد اما نداند که پشتش یک خر نشسته و یا کسی که خود را به خریّت زده و در جهل مرکب فرو رفته باشد مانند خر، که دیگر آدم کردنش معجزهای میطلبد و کاری فوق بَشری!
خَر رو خَر!
حال یک نگاهی به آیات 175 تا 179سوره مبارکه اعراف بیاندازید تا متوجه شوید که در لسان قرآن چه کسانی از چهارپایان بدتر و در لسان ما از گاو گاوتر و از خَر خرترند! برعقیده اغلب مفسرین این آیات در وصف حال «بلعم باعورا»ست اما در تمام ازمنه و بر افراد مختلف قابل تطبیق است. آیات واقعا تکان دهنده هستند، پیشنهاد میکنم در خلوت خود و از روی مصحف شریف مطالعه کنید. خدا به حق این ماه عزیز ما را به حال خود رها نسازد و عاقبتمان ختم بهخیر سازد و آخرالامر جزو این دسته نگرداند. آمین
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِیَ آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ «175»
و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (175)
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ «176»
و اگر مىخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا مىبردیم (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستى گرایید، و از هواى نفس پیروى کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مىآورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همین کار را مىکند (گویى چنان تشنه دنیاپرستى است که هرگز سیراب نمىشود! (این مثل گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند این داستانها را (براى آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)! (176)
سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُواْ یَظْلِمُونَ «177»
چه بد مثلى دارند گروهى که آیات ما را تکذیب کردند و آنها تنها به خودشان ستم مىنمودند! (177)
مَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی وَمَن یُضْلِلْ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ «178»
آن کس را که خدا هدایت کند، هدایت یافته (واقعى) اوست و کسانى را که (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زیانکاران (واقعى) آنها هستند! (178)
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ «179»
به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم آنها دلها [عقلها] یى دارند که با آن (اندیشه نمىکنند، و) نمىفهمند و چشمانى که با آن نمىبینند و گوشهایى که با آن نمىشنوند آنها همچون چهارپایانند بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)! (179)