وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِیرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ
این قطعه صوتی از مرحوم آقاسی را شاید بارها شنیده باشید. خیلی در عبارات و استعاراتش دقت نکرده بودم. در کلاسی یکی از هم کلاسیها این قطعه را آهنگ موبایلاش قرار داده بود. این بیتاش خیلی سرمست کننده است:
ای زلیخا دست از دامان یوسُف بازکش
تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد...
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگـــر آمــد خبــر رفتن ما را بدهیــد به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم