سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گذشت!

تَهدَّمت والله أَرکان الهُدی

یکم: چه سرّی در علی علیه‏السلام هست که هنگام ضربت خوردنش ندای «تهدمت والله ارکان الهدی» از ملائک برخاست؟

دویم: قرص ماه در شب چهاردهم کامل شد و هشدار داد که تا اوج شهر رمضان و آغاز شمارش معکوس‏اش چیزی نمانده. خوب است انسان وقتی به سفر می‏رود از همان اول یا در اواسطش به انتهایش بیاندیشد، تا در انتها و بازگشت حسرت ایام گذشته و ساعات و اوقات ماضیه را نخورد، گرچه ما بشریم و گویی بطالت وقت و عمر در ذاتمان است و همیشه آخرش پشیمان و نادمیم؛ امان از یوم‏الحسرة!

خواستم در همان نیمه‏های ماه گریزی بزنم به دعای چهل و پنج‏ام صحیفه شریفه سجادیه که دعای وداع با ماه مبارک از امام زین العابدین و سیدالساجدین علیه السلام است، اما تعلل کردم تا رسیدیم به لیالی قدر؛ بلکه صلاح بوده تا لااقل قدر این ایام باقی مانده را بیشتر بدانیم. سلامهای امام به ماه مبارک شنیدنی است که نیازی هم به شرح ندارد:

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْاَکْبَرَ، وَ یا عیدَ اَوْلِیآئِهِ
سلام بر تو اى بزرگ‏ترین ماه خدا، و اى عید عاشقان حق

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْاَوْقاتِ، وَ یا خَیْرَ شَهْرٍ فِى الْاَیّامِ وَ السّاعاتِ
سلام بر تو اى کریم‏ترین همنشین از میان اوقات، و اى بهترین ماه در روزها و ساعات

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهرٍ قَرُبَتْ فیهِ الْامالُ، وَ نُشِرَتْ فیهِ الْاَعْمالُ
سلام بر تو اى ماهى که در طىّ تو برآورده شدن آمال نزدیک گشته، و اعمال در آن پخش و فراوان است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ قَرینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ اَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ الَمَ فِراقُهُ
سلام بر تو اى همنفسى که قدر و منزلتت بزرگ، و فقدانت بسیار دردناک است، و اى مایه امیدى که دوریت رنج‏آور است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ اَلیفٍ انَسَ مُقْبِلاً فَسَرَّ، وَ اَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ
سلام بر تو اى همدمى که چون رو کنى ما را مونس شاد کننده‏اى، و چون سپرى شوى وحشت‏آور و دردناکى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ مُجاوِرٍ رَقَّتْ فیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فیهِ الذُّنُوبُ
سلام بر تو اى همسایه‏اى که دلها نزد تو نرم شد، و گناهان در تو نقصان گرفت

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ ناصِرٍ اَعانَ عَلَى الشَّیْطانِ، وَ صاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْاِحْسانِ
سلام بر تو اى یاورى که ما را در مبارزه با شیطان یارى دادى، و اى مصاحبى که راههاى احسان را هموار و آسان ساختى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما اَکْثَرَ عُتَقآءَ اللَّهِ فیکَ، وَ ما اَسْعَدَ مَنْ رَعى‏ حُرْمَتَکَ بِکَ!
سلام بر تو که چه بسیارند آزاد شدگان حضرت حق در تو، و چه سعادتمند است کسى که حرمتت را به واسطه خودت رعایت نمود!

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما کانَ اَمْحاکَ لِلذُّنُوبِ، وَ اَسْتَرَکَ لِأَنْواعِ الْعُیُوبِ!
سلام بر تو که چه بسیار گناهان را از پرونده ما زدودى، و چه عیب‏ها که بر ما پوشاندى!

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما کانَ اَطْوَلَکَ عَلَى الْمُجْرِمینَ، وَ اَهْیَبَکَ فى صُدُورِ الْمُؤْمِنینَ!
سلام بر تو که زمانت بر گنهکاران چه طولانى بود، و در دل مؤمنان چه هیبتى داشتى!

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ لاتُنافِسُهُ الْاَیّامُ. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ کُلِّ اَمْرٍ سَلامٌ
سلام بر تو اى ماهى که هیچ زمانى با تو پهلو نزند. سلام بر تو اى ماهى که از هر نظر مایه سلامتى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ غَیْرَ کَریهِ الْمُصاحَبَةِ وَ لا ذَمیمِ الْمُلابَسَةِ
سلام بر تو که مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نکوهیده نیست

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ کَما وَفَدْتَ عَلَیْنا بِالْبَرَکاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنّا دَنَسَ الْخَطیئاتِ
سلام بر تو همچنان که با برکات بر ما وارد شدى، و ناپاکى معاصى را از پرونده ما شستى

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ غَیْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً، وَ لا مَتْرُوکٍ صِیامُهُ سَاَماً
سلام بر تو که وداع با تو نه از باب خستگى، و فراغت از روزه‏ات نه به خاطر ملالت است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ
سلام بر تو که قبل از آمدنت در آرزویت بسر مى‏بردیم، و پیش از رفتنت بر هجرانت محزونیم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ کَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِکَ عَنّا، وَ کَمْ مِنْ خَیْرٍ اُفیضَ بِکَ عَلَیْنا
سلام بر تو که چه بدى‏ها که به سبب تو از جانب ما گشته، و چه خوبیها که از برکت تو به سوى ما سرازیر شده

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتى هِىَ خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ
سلام
بر تو و بر شب قدرى که از هزار ماه بهتر است

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ ما کانَ اَحْرَصَنا بِالْاَمْسِ عَلَیْکَ، وَ اَشَدَّ شَوْقَنا غَداً اِلَیْکَ
سلام بر تو که دیروز چه سخت بر تو دل بسته بودیم، و فردا چه بسیار شائق تو مى‏شویم

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى‏ فَضْلِکَ الَّذى حُرِمْناهُ، وَ عَلَى‏ ماضٍ مِنْ بَرَکاتِکَ سُلِبْناهُ
سلام بر تو و بر فضیلت تو که از آن محروم گشتیم، و بر برکات گذشته‏ات که از دست ما گرفته شد

سیم: ظاهرا سیدبن‏طاووس رحمةالله علیه بوده که برای درک لیلةالقدر، شبهای یک سال کامل را احیا گرفته، حالا ما -خودم را می‏گویم- زورمان می‏آید به‏جای سه شب، شش شب را احیا بگیریم چرا که با توجه به اختلاف در تعیین اول ماه، ممکن است شب قدر اصلی از دست‏مان برود. لطفا نگویید که هر کسی شب قدری دارد و از این حرفها که خودمان بلدیم، بالاخره درک لیلةقدر چیز دیگری است و مطمئنا درک این شب توفیق می‏خواهد. اللهم ارزقنا توفیق درک با معرفت!

چهارم: بین این تصویر و این قطعه از دعای ابوحمزه ثمالی هماهنگی یا به عبارتی هارمونی بسیار جالبی برقرار است:

وَبِحَبْلِ مَنْ اَتَّصِلُ اِنْ اَنْتَ قَطَعْتَ حَبْلَکَ عَنّی

و به ریسمان چه‏ کسی بپیوندم اگر تو ببُرّی ریسمانت را از من؟!

پنجم: دوستانی که املاء لغت «ضیق»(تنگ) را بلت نیستند! نه ذیق است و نه زیغ و نه ظیق و نه... بلکه همان ضیق است، سندش هم این فراز ایضا از دعای ابوحمزه- این دعا هیچ اثری برایمان نداشت، لااقل دیکته این لغت را یادمان داد؛ نه اینکه خیلی هم خواندم‏اش!!!- « وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذی لا یَضیقُ عَفُْوکَ »( و تو بخشنده‏ای که تنگ ناید بر گذشتت! ). در ضمن معنای «زیغ» انحراف می باشد‍‍؛ سندش آیه مبارکه « رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا » ( پروردگارا ! دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن ).

حاشیةالتحریر:

1. دوستان مجازی، علما، فضلا، گل‏به‏سرها! خوبی‏ای بدی‏ای دیده‏اید بیایید به حق این شبهای مبارک حلال بفرمایید، که گذشت از بزرگان است، اگر هم حلال نمی‏فرمایید بگویید چقدر باید تقدیم کنم که در دنیا از حق‏الناس خلاص شویم بهتر از این است که فردای قیامت گردنمان را بگیرد؛ فقط گفته باشم وقتی را که بابت خواندن خزعبلات اینجا می‏گذارید استثناست، چون که در بالا اول با شما طی کرده‏ام!

2. دوستان مجازی بعضا التماس دعا می‏گویند، حالا من نمی‏دانم این التماس دعاها از همان نوع کلیشه‏ای است که دیگر جاها رایج است، یا اینکه فکر کرده‏اند ما مستجاب‏الدعوه‏ایم! اگر اولی است که بالاخره به گردنمان هست و سعی می‏کنم فراموش نکنم –که معمولا فراموش می‏کنم!- اگر هم دومی است، گفته باشم که دعای ما از سقف خانه که بالا نمی‏رود هیچ، ممکن است برعکس طی مسیر کند و پایین برود و سر از ناکجاآباد درآورد، مثلا برای آقایان دعای زوجهم بالحورالعین کنم ولی یک‏باره یک غلمان آن هم از نوع قزوینی یا عربی آفریقایی‏اش نصیبشان شود؛ حالا خود دانید.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 86/7/12ساعت  10:6 عصر  توسط  
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    والسلام!
    [عناوین آرشیوشده]