• وبلاگ : 
  • يادداشت : آيت الله العظمي!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فاطمه 

    وقتي از عراق بر گشته بودم همه از من يه سوال مي کردند که اونم اين بود :
    احساست از زيارت امام حسين (ع) و حضرت عباس (ع) چي بود؟؟؟؟
    بعدشم مي پرسيدن نجف چه طوري بود؟
    (سوال هاي تکراري اي که از هر کسي که مشرف مي شد مي پرسيدن)

    اين سوال ها رو هم پدر بزرگم از من پرسيد بهشون گفتم ...آقاجون
    من توي اين سفر خيلي اذيت شدم خيلي ...ولي با همين سختي ها
    حتي بيشترش حاضرم بازم برم اما به عشق نجف ...آخه اونجا بود که
    به خودم باليدم که شيعه ام .....
    اتفاقا من از بند ششم خيلي خوشم اومد ...خيلي دلم تنگ شده ...
    حرم امير المومنين نهايت عظمت است ته عشقه ...هر کي مي خواد بدونه
    عشق يعني چي بايد به زيارت ايشون بره ....ته عشقه....

    پاسخ

    اينکه شما اينقدر آن جا عشق بازي کرده ايد خودش خيلي است و خدا را شکر کنيد. چونکه من بعد از دوبار مشرف شدن که هر بار هم فقط يک شب در نجف بودم هنوز چيز خاصي از نجف دستم نيامده! چه برسه بخوام معاشقه هم بکنم.