• وبلاگ : 
  • يادداشت : مردي يا مردانگي!؟
  • نظرات : 6 خصوصي ، 23 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    در مورد كامنتتون : و ما ادراك ما نحن ...!
    در مورد نوشته :
    اول : مگه شك دارين كه اين روزها بين خانوم ها بايد دنبال مَرد گشت ؟
    دوم : گيرم كه خدا پرده ستارالعيوبيش رو اونم تو مسجد مقدس جمكارن از جلو چشماي شما برداشت اونوقت اين درسته كه به عنوان يه مَرد ببخشيد يه آخوند دانشگاه ديده شما بياي اينجا علمش كني و با بزرگنماييش كلا پرده ستار العيوبي خدا رو پاره پاره كني ؟( هرچند كه چشماي بنده خدا رو سياه كردين كشف هويت نشه و هرچند كه اينجا نت هست و اون بنده خدا شايد اصلا گذرش به اينجا نيفته اما قبح قضيه به كل ريخت -البته اگه قبحي داشته باشه!-)
    چهارم بقيه متن رو يكجا و درهم تاييد مي كنيم !
    سوم : شنيده بوديم رگ غيرت بادكردنيه اما انگار گل هم مي كنه !!
    چهارم : وقت كردين يه سر به
    اينجا بزنيد تا با مَته نوين ما براي سوراخ كردن كه چه عرض كنم منهدم كردن قبل آشنا بشين. (بقول شما كيف النفس!!!) البه به زبان انگليسي هست و البته تقصير شما نيست كه ... به ضعف حوزه هاي ما در آموزش زبان انگليسي به عنوان يه ابزار تبليغي قوي بر مي گرده . خدا حفظ كند مووسه امام خميني(ره) رو كه داره يه قدم هايي در اين زمينه بر مي داره.
    (تو پرانتز : خيلي جالبه كه هر كي بخواد از علوم تشيع بهره مند شه -در سطوح- بالا بالاخره مجبور ميشه عربي يا فارسي محض رو ياد بگيره به جاي اين عمل مشقت بار چند مبلغ قوي داشته باشيم بهتر نيست ؟! بايد رو اين قضيه كمي تامل بشه)
    چقدر طولاني شد ! شرمنده.....

    خصوصي و عمومي كردنش پاي خودتون !

    پاسخ

    لا ندرک!اول: برمنکرش لعنت، البته نه اين که بين آقايون مرد نيست. دوم: ديگه اين قبيل مسائل قبح نداره، جز براي ما اُمل ها! نه ما به جايي رسديم که خدا پرده رو از چشممون بزنه کنار، نه در توانمون هست که پرده ستاريتش رو پاره کنيم؛ آن چه من ديدم غير از من هم مي ديد. سوژه در عکاسي يعني همين، به حريم خصوصي کسي هم تجاوز نکرديم، مسجد خانه خداست و من هم از خانه خدا عکس گرفتم! حالا همه اين ها به کنار، آخوند دانشگاه ديده ديگه چه صيغه اييه؟ من آخوندم کجا بود؟ کامنتتون دو تا چهارم داره! تازگيا پنالتي هم ميزنه(رگ غيرت). سر زديم سرکار خانم. نقد حوزه را با زبان و منطق تاکسي قبول ندارم، حوزه بايد با زبان حوزوي نقد شود. در زمينه آموزش زبان در حوزه کلاسهايي هست که هر کس عشقش بکشد مي تواند برود فراگيرد، يکي را که خودم حداقل خبر دارم در مدرسه اي در نزديکي همين موسسه داير است. در مورد مبلغ خودم نظرم اين است که اگر کاري کنيم که بومي ها خودشان مبلغ بشوند بهتر از اين است که ما زبانشان را ياد بگيريم و مبلغ شويم-نه اينکه ياد نگيريم ولي آن تاثيرش بيشتر است-، چرا که فرهنگ لزوما با يادگيري زبان منتقل نمي شود و بومي ها اشناتر بر فرهنگ خود هستند.موسسات و مدارس هم براي طلاب خارجي فراوان در قم هست. تا جايي که مي دونم دوره هاي آموزشي حوزه محدود به دوره هاي رسمي نيست، بلکه دوره سفيران هدايت که آموزش کوتاه مدت هست براي همين امر تبليغ در نظر گرفته شده. خودم هم مي دانم که فراگيري قواعد عربي مشقت آور است اما چاره چيست؟ خدا زبانش در قرآن عربي بوده و ائمه ما نيز عرب بودند، براي شکافتن کلامشان لاجرم از فراگيري اين زبان هست. پاسخ من هم بسيار طولاني شد. عمومي بود، عمومي مي ماند.