ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

نفس هاي انسان گام هايي است که به سوي مرگ برمي دارد. حضرت علي (ع) سخناني از اين دست که مالامال از مرگ آگاهي باشد بسيار دارند. مرگ آگاهي کيفيت حضور مردان خدا را در دنيا بيان مي دارد. تا آنجا که هر که مقرب تر است مرگ آگاه تر است. و بر اين قياس بايد چنين گفت که حضور علي عليه السلام در عالم ،عين مر گ آگاهي است. مر گ آگاهي يعني که انسان همواره نسبت به اين معنا که مرگي محتوم را پيش رو دارد آگاه باشد و با اين آگاهي زيست کند و هرگز از آن غفلت نيابد.


مردمان اين روزگار سخت از مرگ مي ترسند و بنابراين شنيدن اين سخنان برايشان دشوار است. اما حقيقت آن است که زندگ انسان با مرگ در آميخته است و بقايش با فنا. پيش از ما ميلياردها نفر بر روي اين کره ي خاکي زيسته اند و پس از ما نيز. اگر مولا علي عليه السلام مي فرمايد: « والله ابن ابي طالب با مرگ انسي آن چنان دارد که طفلي به پستان مادرش.» اين انس که مولاي ما از آن سخن ميگويد چيزي فراتر از مرگ آگاهي است؛ طلب مرگ است. طلب مرگ نه همچون پاياني بر زندگي. مرگ پايان زندگي نيست. مرگ آغاز حياتي ديگر است؛ حياتي که ديگر با فنا و مرگ در آميخته نيست. حياتي بي مرگ و مطلق. زندگي اين عالم در ميان دو عدم معنا مي گيرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پيش از تولد است و انسان در بين اين دو عدم فرصت زيستن دارد. زندگي دنيا با مرگ در آميخته است؛ روشنايي هايش با تاريکي، شادي هايش با رنج، خنده هايش با گريه، پيروزي هايش با شکست، زيبايي هايش با زشتي، جواني اش با پيري و بالاخره وجودش با عدم.حقيقت اين عالم فنا است و انسان را نه براي فنا، که براي بقا آفريده اند: « خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوة الموت آذانکم قبل ان يدعي بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گيريد، پيش از آنکه مرگ شما را فرا خواند.


و همه ي اين سخنان از سر مرگ آکاهي است و راستش، لذت زندگي مرگ اگاهانه را جز اولياي خدا کس نمي داند؛ اين لذتي نيست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظري است اگر به مقتضاي تفکر رايج به اين سخن پشت کنيم و بگوييم : « تا کجا از مرگ مي گوييد؟ کمي هم در وصف زندگي بسراييد! دل بستن در دنيا دل بستن در فناست و مرگ بر ما سايه افکنده است. اين علي است که چنين مي فرمايد. همانکه راه هاي آسمان را بهتر از راه هاي زمين ميشناسد. سخنان او سروده هايي شاد و مفرح در وصف زندگي است. آن زندگي که با زهر فنا و مرگ در نياميخته است. منتهي غفلت زدگان بيشتر مي پسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شادي هاي آميخته با غصه دل خوش کنند. بگذار چنين باشد. اما اگر اولياي خدا در جستجوي فناي في الله هستند، بقاي حقيقي را طلب کرده اند. بودني را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد.


به سخن علي عليه السلام گوش بسپاريم: «دلهاتان را از دنيا بيرون کنيد، پيش از آنکه بدن هاي شما را از آن بيرون ببرند. »


دعا کنيد دعاي ما هم از سقف بالاتر بره! دعا کنيد...
يا علي

پاسخ

شما دعا كنيد دعاي ما پايين نره...علي يارتون