تجربيات من از جماعت پارسي بلاگيون نشون مي ده كه اين حضرات از پيغوم بي نشون و كلاً خواننده ي مجهول الهويه(و احياناً معلوم الحال!) خوششون نمي اد. ابدارچي تون كه اين دفعه ي آخري رسماً با قوري كرد دنبالم! ولي از اون جا پسر شجاع پسرعمومه (و طبعاً خود شجاع عمومه!) جسارت به خرج مي دم و بازم اطلاعاتي بازي در مي آرم.
موق انتخابات قبلي تو شهر ما كه از قضا بيخ گوشتونم هست يكي از رجال بگي نگي نامدار شهر به طرفداري از يه بنده خدايي هر شب زرشك پلو با مرغ مي داد. مام هر شب رفتيم و حسابي تلافي همه ي سوپاي آبكي كه نن جونمون ريخته بود تو حلقمون در آورديم بعدشم رفتيم به دكي جوووون جوووون خودمون راي داديم. خوب كرديم مگه نه؟
و اما شما جناب مشقي ! اگه هميشه به همه چيز همين قد دير عكس العمل نشون بدين كه به جريان سوم تير(دو روز بعد متن بذارين) بدون شك تو اين دوره هم به جناب ناطق راي دادين!
من نه كه وبلاگ مبلاگ ندارم و اصولا از اين لوس بازيا خوشم نمي اد دعوتتون نمي كنم ولي چنانچه مثل ابدارچي تون دنبالم نكنين و چاي جوشيده خالي نكنين تو حلقم قول مي دم خودم باز سر بزنم(حالا چراسرتو كردي زير پتو؟ نترس پسر گلم! تو ديگه مردي شدي سي خودت! مردا كه گريه نمي كنن)
باي(راستي اين پارسي بلاگ چرا شكلك باي نداره؟ اين از اون معضلاتيه كه اگه بهش نرسن بحران يا شايدم بهران! يا اصلا مهران مي شه!)