سلام: ممنون از پاسختون.توجيه شما در مورده راي سفيد ، خوب تا حدودي برام جا افتاد. اما فرمايشه شما در مورده ، تغيير در حلقه بسته قدرت و عدمه تحول در قدرت در صورته راي اوردنه آقاي ناطق رو قبول ندارم . اين در صورتي بود كه خط فكريه آقاي ناطق و آقاي هاشمي يكي ميبود در صورتي كه يكي نبود. خاتمي بخشي از مردم رو با حاكميت آشتي نداد بلكه رو در روي حاكميت قرار داد. اون زماني موفق بود كه ميتوانست ، مردم رو با اهدافه نظام هماهنگ كنه.نه اينكه به زبانه گروهي حرف زدن تا جاييكه ( حتي بخشي از گفته ها رو شايد خودشم قبول نداشت و فقط براي جاگيري عنوان مينمود).تعبيره حداقل رو فكر كنم بايد برعكس بكار ميبرديد.منم معتقدم كه يه نظامه پويا هميشه به اصلاحات نياز دارد ، تا اصلاحات رو به چه منظور بگيريد اونچه انجام شد نامش اصلاحات بود اما خداوكيلي ، اصلاحات بود؟؟ اونچه نظام از فرهنگ و اهداف در طي اين چند سال از دست داد آيا واقعا قابله جبرانه؟ آنچه بنامه آزادي از دسته جامعه پريد ، واقعا ميشه اسمه اصلاحات روش گذاشت؟راي سفيد رو هم كه گفتم از نظر من صد در صد برا شما منتفيه.
باز هم ممنون از اين تحليل وموفق باشين و بازم شرمنده بابته طولاني بودنه كامنت.