تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

بسم الله

از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهون از وقتي چشم باز كرديم كتاب گذاشتن جلومون گفتن اين گله اين درخته اين قورباغه است....بعدها رفتيم كودكستان و خميربازي كرديم...بعدتر رفتيم دبستان و سوات ياد گرفتيم هي درس خونديم و هي نمره هاي خوب گرفتيم . همه گفتن به به عجب شاگرد موفقي . ما هم گفتيم عجب راه خوبي داريم تو زندگي ميريم . تا اينكه دبيرستانم تموم شد و نوبت كن كور رسيد. ما هم كه جزو نوابغ دهر بوديم ديديم حيفه اين همه استعداد خفه بشه و رفتيم كن كور داديم و مهندسي قبول شديم . بعدش هم هويجوري رفتيم دانشگاه. اما چشمتون روز بد نبينه اونجا كه رفتيم ديديم نه خبري از اون علم آموزي هست نه چيز ديگه. ما هم كه برنامه خاص ديگه اي نداشتيم با يللي دانشگاه رو تموم كرديم. بعدش هم ديديم فايده اي در ادامه دادن نيست از كن كور ارشد صرف نظر كرديم.

ديگه خودتون قضاوت كنيد ما واسه چي درس خونديم. فكر كنم بيشتريا همين سرنوشتو داشتن. تازه اين بچه مثبتا هستن. الافا كه بحثشون جداست. ولي خدا نكنه روز قيامت از جوونيمون بپرسن كه من يكي شايد توش بمونم.

كاش سيستم جامعه ما رو به اين سمت نميكشوند.

پاسخ

باسمه.اين حرفا سرگذشت خيلي از ماهاس.ولي يك سوال آيا فكر ميكني عيب از سيستمه كه مارو اينجوري بار اورده يا خودمونيم كه مسير رو انتخاب ميكنيم؟ سيستم بر ما تحميل ميكنه برخي شرايط رو ولي اين ماييم كه بايد انتخاب كنيم.