خب. فکر کنم اول از همه بايد به خاطر نقل عبارت من ، يعني مسئله پرده دري در بازي مذکور، موضع گيري کنم. اما در واقع نظرات من عين نظرات شماست.
حرف من اين بود که: بسياري از دوستان نکته هاي جالب و حتي آموزنده اي رو در جزيان اين بازي بيان کردند. اما اعتراض من به پيشنهاد دهندگان اين طرح و چيز هايي که طي اون نوشتند بود.
پيشنهاد شما هم خيلي جالبه و اتفاقا در اين مورد با دوستان صحبت هاي زيادي داشتيم و طرح هاي مختلفي رو بررسي کرديم، که به خاطر چالشي که به آن اشاره کرديد، يعني سطحي نگري به نتيجه اي نرسيديم.درنهايت تصميم گرفتيم مدتي صبر کنيم تا حال و هواي اين بازي بگذرد تا متهم به تقليد و مسائل ديگرنشيم و سپس طرحهامون را ارائه کنيم.
جالبه که شبيه همين پيشنهادات تو ذهن من هم بود. چقدر تو به من شبيهي عمو عشقي!
راستي با اين همه مُهر ، يحتمل شما در دوره قاجار با بنده هم خدمت بوده باشيد! شما کدوم سرباز خانه خدمت ميکردي حاج عمو؟!
گذشته از اين ها، هم شوخي شماره دارت جالب بود و هم عکس ها.
خدا حسن رو رحمت کنه. وقتي اون مطالب رو نوشت، منتظر بودم وقتي ديدمش حسابي در مورد اون مطالب بگيم و بخنديم.
حالا شما تا زنده هستي، يادمون باشه کمي سر به سرت بذاريم تا باز هم رو دلمون عقده نشه.
اقا سيد عزيز. عيدت مبارک باشه و انشاء الله صد تا ديگه از اون مُهر ها بخوره تو شناسنامه ات. براي حسن ما هم دعا کن. يا علي