ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
   1   2      >
 
+ غريبه آشنا 
الاستاذ معظم: شينو مانع في عبور من (( 3 تير)) ؟؟
الشاه؟؟ الكسالت؟؟ التنبلي؟؟ الكهولت في وبلاغ نويسي؟؟ ...
مو مانع؟؟
تكلم ، سعا الي رفع المانع....لازم مساعدت؟؟
انا لا مساعد؟؟ ملازم مساعدت ، انت الاستاذ لكن قليل ...
انشاءالله عاجلا اشاهد، الاب الجديد .
السلام عليكم ( في رسم ال...؟)
تذكر: اليومي مبروك!!!
پاسخ

ايتها الاستاذه الجليلة، اقول: ان هناك كانت مشغلة في يوم الولادة و انا صرت تعبان و مع الاسف لن تمكنت بالاب(آپ) الجديد. عليكم السلام. مبرووووووووك الف مبروكم يومك.

سلام خوبي؟

وبلاگ قشنگي داري.اگه با تبادل لينک موافقي لينک منا با نام عاشق تنها بزار تو وبلاگت بعد تو نظرات وبلاگم بگو تا لينکتا با اسمي که دوست داري بزارم تو وبلاگم(اينجوري سريع تره).فقط ادرس وبلاگتا تو نظرات وارد کن.ممنون.

پاسخ

سلام شما بهتري؟ وااااي چه را طولاني اي! به سختيش نمي ارزه. خواهش.
+ ايوب محقق 

شلام!
اونوقت ميگن چرا اين جوونا ميرن معتاد ميشن. خب بابا بشكه حرش ميديد آدمو!
1. سيدنا العشقي؛ اقول: شوهاي ماهواره اي بيشتر جنبه تبليغاتي و مالي دارند، اما در شوهاي خياباني... آره قربونش!
2. سيدنا العشقي؛ اقول: همچين توي ماشين هم نيستنا!!! چشماتو ببند و اينا رو ببين!:
http://www.raavy.com/images/festival/9.jpg
http://www.raavy.com/images/festival/12.jpg
http://www.raavy.com/images/festival/16.jpg
http://www.raavy.com/images/festival/37.jpg
http://www.raavy.com/images/festival/36.jpg
بگم بازم يا بسه؟!
3. اينكه شما منظورتون ديدن كدوم يكي از لايه هاي مختلفه ي اجتماع (!) بوده، رو بيشتر مزاحي بود كه نوشتم، اما جداي از شوخي هم، بيننا و بين اللـه، آيا شما نمي تونيد اين عكس العملها و حركات مردم رو به طريقه ديگري دنبال كنيد؟! خيلي موقعها، رفتن به خيلي جاها نشونه تاييد اون عمله. شما ببين فلكه ميثم همين قم ما روزهاي انتخابات و پيروزي يك تيم، چه پوششهايي به تن مردم كه نمي بينه، ديگه از تهران كه ديگر انتظاري نيست!!!
4. «بي اطلاع» عزيز! از لطف شما ممنون!
5. «...؟؟؟...!!!...???...» عزيز! شما هم خوب مي چسبونيا!!! خشكي مقدس نبودم كه شدم! بي عقل، كافر، جزو اراذل و اوباش، ولگرد خياباني (!!!) انجمن حجتيه .... . تبليغات درسته، نه طبليغات!
فكر مي كنم دو تا كلاس زبان رو رفته باشم! ....نمايش؟!
ما توي همچين مكانهايي ـ الحمدللـه ـ شركت نكرديم،‏ولي خوب ميدونيم چه خبره. درسته نخورديم نون گندم، ولي آخه به خدا ديديم دست مردم! ما كه مي دونيم اونجا چه ميگذره... الحمدللـه مراسمات اين چنيني موجب وصول صدها جوان عاشق پيشه به هم ميشود... الحمدللـه! خدا نگهشان دارد!
دين اسلام، دين نيّات پاكه. منم چيزي نگفتم. گفتم؟! گاهي اوقات طبق نظريه «عيبمو ميگي؟!» عيبشو ميگم تا حواسش باشه. يهو نداي انا المهدي در مياد، اين نيات متناقض در يك فكر؛ كار دستمون ميده ها! پس بايد اصلاح بشويم.
مطالبتون رو هم ارتقا بديد. يك كمي بالايي تر نگاه كنيد... آسموني تر!
سه تير و دو خر(داد!)، فايده اي به حال ما نداره...
فرمود:
نكته اي روح فزا از دهن دوست بگو
نامه اي خوش خبر از عالم اسرار بيار
خامي و ساده دلي شيوه جانبازان نيست
خبري از بر آن دلبر عيار بيار
يا علي!

پاسخ

عليك شلام! حرش نخور داش، پشته بخور!1. آها يعني شوهاي خيابوني جنبه معنوي داره؟!!!2.چش بسته كه نميشه ديد، تو چجوري ميبني لابد چشم بصيرت داري!ولي ما كه ازين چيزاي خفن نديديم.3.نه اتفاقا بعضي وقتها بايد از نزديك ديد و چه بسا بعضي وقتها بايد در صحنه بود، آره قربونش نه اينكه امثال ما فرار كنيم و صحنه رو تسليمشون كنيم4.از جانب بي اطلاع: خواهش ميشود.5.خدايي ايوب جون يك نگاهي به اين جوابت به ....؟؟؟!!! بكن. ببين امثال اين افكار از زبان چه قشري در جامعه ترويج ميشه؟ اينكه نرو تا مبادا به گناه بيفتي! اينكه براي امر ظهور دعا كنيم و تماشاچي كاري هم دوم سوم نداشته باشيم. اينكه...
+ ...... 
آدم چند تا دوست مثل شما داشته باشه ديگه نياز به دشمن نداره.
پاسخ

مگه من چي گفتم؟(بغض!!!)
+ ...؟؟؟...!!!...???... 

مشقي جون نه که حدس مي زنم عرضه ي دفاع از خودتو نداشته باشي من در برابر اين حضرات خشک متعصب ازت دفاع مي کنم:

آقايون چنانچه يکي دو جلسه سر کلاس زبان گوش فرموده باشن متوجه شدن که شو يعني نمايش هميشه هم به نمايش خواننده هاي غير مجاز نيست. در اظهارات اين آقاپسر گلمون اگه دقت کنين مي بينين بعدش اشاره کردن به هياهوي طبليغاتي انتخابات . اگه عقل تو کله تون بود مي فهميدين منظورش همين نمايشه کافر همه را به کيش خود پندارد ديگه...

ضمن اينکه ميرز ايوب خان تحقيق گريز هم مد نظر داشته باشن در اسلام اساس بر بي گناهي افراده . اونم در اعمال. در نيات که اصلاً حرفش هم نباشه . جناب ايوب خان چخ جوري کشف کردين که نيت مشقي کوچولوي ما...استغفر الله...خدا ما را از شر اراذل و اوباش و ولگردان خياباني و اعضاي انجمن حجتيه حفظ نمايد!

آمين

باي

پاسخ

اولا كه ممنون از اين حميت و غيرت و تعصب.بابا مرااام. اين داش ايوب از دوستان گرمابه از نوع مجازي اش هستن، از رو دشمني نگفته. در ضمن خدايي طرز برخورد ايوب بهتر بود يا اين طرز برخود شما با اون و اين انگهايي كه زدي؟ البته من فقط هياهوي انتخابات رو نگفتم، ايام ديگه هم اين شو همچنان برپاست. اي كاش اين استدلالهاي قشنگ رو بدون عصبيت و انگ ميگفتي، بازم ممنون. آمين. باباي.
سلام . دوست عزيز . كجايي ؟ خيلي از 3 تير گذشته ها ...
پاسخ

سلام. اينجام، شما كجايي؟ شما دير اومديد...
+ بي اطلاع 
جناب !!!!!!!
خجالت را با كدوم خ و ج مي نويسند.
استغفرا....
شووووووووووووو
اينجا كه تاكسي هاي دهان ما! نيست كه
گوشتان در و دروازه نشود ييهوووو
حرف عمو ايوب و گوش بدين
ولي عمو ايوب يه كم تند نرفتين.من كه جاي جناب عشقي نيستم ولي خدايي اگه يكي به من اين جوري حرف ميزد چون بچه پروام مي گفتم ........ يه كم اروم تر بد نبودا
راستي عمو اين تيكه خيلي با مزه بود*نظري به لايه هاي مختلفه جسم نامحرماني كه نگاه كردن به بدن اونها براي شما حرامه !!!
ما بريم ديگه به همون بند كفشمون نگاه كنيم!!!!!!!
فعلا باباي
راستي اون پايين كه گفتيم با نظرتون موافقيم اينجا بود يادمون رفت كپي بزنيم. چه انتخاب سيدمحمد خاتمي در دوم خرداد هفتادوشش و چه انتخاب محمود احمدي نژاد در سوم تير هشتادوچهار، به سود كليت نظام جمهوري اسلامي بوده

پاسخ

خوب اينجا چون دهات نيست، يك چشم ميشه در و ديگري دروازه! نه بابا به شما نمياد بچه پررو باشيد، من كه ميدونم! تازشم اين ايوب خان كجاش عموس؟ بابا جاي داداش كوچيكتونه شايد كمي بزرگتر. بريد فقط مواظب باشيد نيافتيد تو جوب. باباي. الحمدلله.
+ بي اطلاع 
سلام........
راستش از همون روز اول كه اين پست و نوشتين خواستيم بيايم جواب اين سوالتونو بديم كه تابلوئه شما بين بد و بدتر به ......... يعني داش محمود راي دادين كه قسمت نشد ولي حالا قسمت شد
بازم راستش با اينكه ميخواستم اين لفظ بد و بدتر و ننويسم ولي چون ديدم كه در جواب كامنتهاي قبلي از اين لفظ استفاده كردين ما هم شير شديم
در مورد انتخاب احمدي نژاد بايد بگم به شخصه از اينكه راي من در انتخاب رييس جمهور فعلي نقشي نداشته خوشحالم ولي اگر با ديدگاه دكتر تاجيك در مورد راي سفيد انداختن قبل از انتخابات اشنا شده بودم من هم راي سفيد مينداختم.
ولي با اين نظرتون كاملا موافقم چون فكر ميكنم اگر خاتمي در سال 76 انتخاب نشده بود زمينه براي رويارويي شير صفت! و روباه صفت! در انتخابات 84 به وجود نمي يومد و امكان داشت هنوز كه هنوزه.........
يا اينكه مجبور بوديم در پياده روهاي زنانه مردانه جدا گام برداريم
در هر صورت اميدوارم هاله هاي نوراني يا ناله هاي نوراني براي رئيس جمهور مظلومه اين مرز و بوم خوش يمن تر باشد.
پاسخ

سلام....دست شما درد نكنه! حرف ميندازيد تو دهن من؟ من منظورم داش محمود بود؟ نخير. پس شما كلا با اين دكتر محمود موافق نيستيد؟ خوب از اين به بعد ياد بگيريد كه گزينه راي سفيد هم وجود داره و حق شماست. اتفاقا بد نيست اون روز رو هم ببينيم كه تو پياده روها پرده كشيدن، لااقل دينمون حفظ ميشه از دست بعضيا، فكرشو بكنيد اون روز بعضيا از لاي پرده هي سرك بكشن ههههههه مثل بعضي جاها!!!! والا ما ديگه كاري به هاله نداريم چه از نوع نوراني اش چه از نوع اسفندياري اش!
+ ايوب محقق 

سلام عليكم.
دوست عزيز! در قسمتي از وبلاگتون نوشته ايد:
«خيلي دوست داشتم باطنم بهتر از ظاهرم باشد، عشقي عشقي، اما افسوس... »
اما اين يك توهمه... توهم! شما حتي دوست نداريد «عشقي» باشيد! حتي علاقه قلبي نداريد؛ چه بربسد به عمل! چرا كه:

«از شما چه پنهان كه بدم نمي آيد برخي اوقات براي تفرج و تماشاي شوهاي خياباني، به آن محدوده بروم، هم گذري است و هم نظري به لايه ها و طبقات ديگرگونه اجتماع»
از طرفي بدتان نمي آيد «شو» ببينيد، از طرفي هم دوست داريد باطنتان اصلاح شود.... افسوس!
البته من دارم به اين مطلب فكر مي كنم كه آيا اين مشاهده، «نظري است به لايه ها و طبقات ديگر گونه اجتماع»، يا نظري به لايه هاي مختلفه جسم نامحرماني كه نگاه كردن به بدن اونها براي شما حرامه !!!
اين براي شما، كه حدّاقل 50، 60 بازديد در روز داريد، بسيار ناراحت كننده است. آيا شما به بازتابهاي اين جمله در ذهن خوانندگاني كه روي شما به عنوان يك مؤمن حساب مي كنند، فكري كرديد؟!
به نظر من بهتره فكري به حال اين جمله در پست اخير بكنيد، شايد اين به صلاح شما باشه!
يا علي!

پاسخ

عليكم السلام. جونم عزيزم؟! اولا ببينم شما در وجود من هستيد كه علايق قلبي من رو ميخونيد؟ فكر نميكنم تناقضي وجود داشته باشه! چون دو نوع نفس داريم، هم اماره و هم لوامه كه اينا در وجود هر كسي هست و با هم سر جنگ دارن و هر كدوم تمايلاتي دارن، اين حداقل توجيه منه! در توضيح اون جمله عرض شود كه شما انگاري اين شوهاي مارو با شوهاي ماهواره اي قياس كردي و فكر كنم امر برات مشتبه شده، نه اين شوها اون شوها نيست، اولا كه اين شوها اكثرا داخل اتوموبيلها اجرا ميشه، يعني لايه هاي مختلف جسم نامحرمان به خوبي ديده نميشه! در ثاني حالا كي گفته ما ميريم اونجا اون لايه ها رو ببينيم؟50،60تارو كم گفتي، بعضي روزا از صد هم ميگذره. راستش من با اون جمله درباره خودم آب پاكي رو ريختم روي دست خوانندگان كه منو مومن ندانند و اصلا همچين حسابي روي من نكنن. شرمنده، من قبل از اينكه مطلب رو بنويسم روش فكر ميكنم نه بعدش! ممنون از حسن نظرت. علي يارت!

سلام وبلاگ شما رو لينك كردم خوشحال مي شم شما هم لينك بذارين.

يا علي

دكتر اسكويي

پاسخ

سلام دكتر جون. اگر نذاريم چي ميشه؟ علي يارت.

با سلام وب قشتگي داري

حاضري با هم تبادل لينك كنيم .

به ما هم سري بزن

باي

پاسخ

سلام. ممنون از لطف عالي. ان شالله باباي.
+ ...؟؟؟...!!!...???... 

يه چي ديگه بگم و برم لالا.

از من به تو نصيحت مشقي خان پا رو دم ناظم جماعت نذار. ممكنه خيلي تريپ نقد پذيري بيان ولي در نهايت سر نمره انضباط حالي ازت بگيرن كه اون سرش ناپيدا.

در باره ي رفورميسم مد شده در عصر حاج داش مجيد سوزوكي (نه ببخشين حاج داش ممد خاتمي!) هم تذكر يه نكته كفايت مي كنه. رفورم گاهي در برابر انقلاب مطرحه به معناي تغيير آروم در برابر تغيير سريع و گاهي در برابر محافظه كاري به معناي تغيير در برابر سكون. يه نمه دقت كني مي بيني داشمون از اين دوميه بود . اصلاحات چي هاي گرامي با زدن انگ افراطي گري به طرفداران حركت سريع و ضربتي و انقلابي يه مدل ديگه برا تغيير پيشنهاد كردن كه اسمش رو گذاشته بودن فرهنگ سازي(يه وقتايي سوزي) . هر چند خود جماعت اصلاحطلبان خيلي تلاش مي كردن طرف مقابل رو محافظه كار جلوه بدن در حالي كه در اصل با حركت انقلابي مشكل داشتن نه با محافظه كاري. البته انكار نمي كنم اشتباهات طرفداران حركت انقلابي رو هم. من كلا نه كه خيلي نورمالم با تعادل موافقم يعني حركت انقلابي اصلاحي.

اينم اين جا متذكر بشم كه واي به حالت اگه با نظر من مخالف باشي! مي دم باباجون فشارم (= باباجونم كه عضو گروه فشاره) پاپوش برات به دوزه چه خوشگلي، چه گل گلي، يه مرغ زر كاكلي، بزني زمين هوا مي ره، كنار جوجه ها ميره...

باي(بازم امان از بي شكلكي)

پاسخ

دو چي بگو. اي بابا نميدونستم ناظما دم دارن! خدا به دادت برسه با اين حرفت. خوب حالا كه تهديد كردي منم هيچي نميگم. ولي كلا همون تعادل خوبه حالا اينكه اصلاحات چي ها متعادل بودن يا نه حرف ديگه اييه. راستي پاپوش رو ميپوشن بعدش؟ سلام برسون به بابا فشاركي!!! باباي
+ ...؟؟؟...!!!...???... 

تجربيات من از جماعت پارسي بلاگيون نشون مي ده كه اين حضرات از پيغوم بي نشون و كلاً خواننده ي مجهول الهويه(و احياناً معلوم الحال!) خوششون نمي اد. ابدارچي تون كه اين دفعه ي آخري رسماً با قوري كرد دنبالم! ولي از اون جا پسر شجاع پسرعمومه (و طبعاً خود شجاع عمومه!) جسارت به خرج مي دم و بازم اطلاعاتي بازي در مي آرم.

موق انتخابات قبلي تو شهر ما كه از قضا بيخ گوشتونم هست يكي از رجال بگي نگي نامدار شهر به طرفداري از يه بنده خدايي هر شب زرشك پلو با مرغ مي داد. مام هر شب رفتيم و حسابي تلافي همه ي سوپاي آبكي كه نن جونمون ريخته بود تو حلقمون در آورديم بعدشم رفتيم به دكي جوووون جوووون خودمون راي داديم. خوب كرديم مگه نه؟

و اما شما جناب مشقي ! اگه هميشه به همه چيز همين قد دير عكس العمل نشون بدين كه به جريان سوم تير(دو روز بعد متن بذارين) بدون شك تو اين دوره هم به جناب ناطق راي دادين!

من نه كه وبلاگ مبلاگ ندارم و اصولا از اين لوس بازيا خوشم نمي اد دعوتتون نمي كنم ولي چنانچه مثل ابدارچي تون دنبالم نكنين و چاي جوشيده خالي نكنين تو حلقم قول مي دم خودم باز سر بزنم(حالا چراسرتو كردي زير پتو؟ نترس پسر گلم! تو ديگه مردي شدي سي خودت! مردا كه گريه نمي كنن)

باي(راستي اين پارسي بلاگ چرا شكلك باي نداره؟ اين از اون معضلاتيه كه اگه بهش نرسن بحران يا شايدم بهران! يا اصلا مهران مي شه!)

پاسخ

سلامت كو؟ اولا كه اينقدر مطلق نگر نباش، به هر حال تاريخ استاثنائات زيادي داره، كه منم جزوشون محسوب ميشم!!! در ثاني ما ديگه به اين مدل پيغومها عادت كرديم، در ثالث اينكه اينم به تجربياتت اضافه كن كه پارسي بلاگ در بخش مديريت نظرات آي پي نظردهنده رو درج ميكنه تا كه رسوا شود... شما بيخ گوش مارو از كجا ديدي؟ بلا تشبيه: سر سفره معويه نشستي و دلت با علي بود!!! البته بلا تشبيه هااااا. راستش عكس العمل دير من بخاطر مسائل غير مترقبه بود و گرنه همون روز ميخواستم بنويسم در ضمن دو روز كه هزار روز نميشه، تو از كجا فهميدي من به ناطق راي دادم؟ جل الخالق! چرا نداري؟ حيف تو نيست با اين قلم گل منگولي؟ منم قبلنا مثل تو بودم، اين قلم ناب رو تو كامنتدوني بقيه خرج ميكردم تا اينكه ديدم چه كاريه؟ چيزي كه فعلا تو اين مملكت مفته وبلاگه، همه جور سرويسم داريم، يكي برا خودت علم كن، حال ميده سر كار گذاشتن ملت ههههههه. پتوم كجا بود بابا تو اين گرما، الان با زير پوش البته از نوع آستين دارش نشستم. شكلك چشمك هم نداره گمونم. باباي.
+ ستاره 
وبلاگ خفن درپيت و ماست و بي مزه و به درد نخوري داري!
پاسخ

خوبي از خودتونه! مثل كامنت شما!

سلام حاج آقا عشقي.

از تحليلتون خيلي خوشم اومد. به اين ميگن، تحليل علمي و نه حسي. احسنت به شما. كاش يه زماني همه به اين درجه از تعهد برسيم كه از روي حس عمل نكنيم بلكه از روي عقل به جلو بريم و درباره ديگران حرف بزنيم.

پاسخ

سلام حاج محمد!(اگر نگي حاجي باباته!). اختيار داريد قابل نداشت. چه كنيم ديگه كمال همنشين در ما اثر كرد. آقا خدايي سخته به اين مرحله رسيدن و از اون سخت تر عمل به حرف خداست، نه عقل ناقص و نه دل بي صاحبمون... راستي من تقاضاي دوستي رو نگفتم. لينك وبلاگم رو گفتم كه پيداش نيست. گفتم نكنه دلخوري اي چيزي...؟
   1   2      >