سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از یلدا تا غدیر!

اَلْحَمْدُ للهِ الّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَالاَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ
اَلْحَمْدُ للهِ الّذى جَعَلَ کَمالَ دینِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلایَةِ اَمیرِ الْمُؤمِنینَ عَلىِّ بْنِ اَبى طالِب عَلَیْهِ السَّلامُ

قال رسول الله صلى الله علیه وآله:لواجتمع الناس على حب علی بن أبی طالب لما خلق الله عزوجل النار

چه زیبا سروده سید رضای هندی در قصیده کوثریة:
سـودت صحیفـة أعمـالـی‏      ووکلـت الامـر الـى حیـدر
هو کهفی مـن نـوب الدنیـا      وشفیعی فـی یـوم المحشـر
.
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند      بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولیک      ما را به محبت علی بخشیدند

بر خلاف چند عید گذشته،این عید حال و هوایی دیگر دارم.نمیدانم این سرمستی از برای چیست،شاید تحفه ای برایمان پنهان کرده اند و خودمان خبر نداریم.شاید چون عید«سادات»است.با اینکه مایه شرمندگیشان هستم،چه از آن رو که نام خود را «شیعه» گذاشته ام و حق «تشیع» را ادا نکرده ام،چه از آن جهت که از ذریه پاک و طاهرشان هستم و حق فرزندی را ادا نکرده...بگذریم.

حاشیةالتحریر:

قرار بود در مورد بلاگ تگ بنویسم.بازی که روزهای گذشته وبلاگستان را شدیدا تحت تاثیر خود قرار داد و متاسفانه ندیدم-شاید من ندیدم-کسی محتوای این بازی را تحلیل کند.هر بلاگر پنج نکته و خصوصیت از شخصیت خود که دیگران کمتر از آن آگاهند را می نویسد و یا به قولی در مورد خود دست به افشاگری می زند و نیمه پنهان خود را تاحدودی نشان می دهد.
اینکه چرا این بازی چنین به سرعت نشر یافت دلایل متعددی دارد.
همه انسانها زوایای مخفی و ناپیدایی دارند،بخصوص در این دنیای مجاز-مثل همین حقیر-.
افراد از طرفی یک حس«خودافشاگری» هم دارند،یعنی می خواهند برخی زوایای پنهان شخصیت خود را علنی کنند تا حداقل تصورات دیگران از خود را اصلاح و یا تغییر دهند.مثلا کسی که به شخصیت آرامی مشهور است می خواهد از شرارتها و خلافهای گذشته خود بگوید،برخی از شجاعتهایشان می گویند،برخی از احساساتشان،در این بین هم برخی از موقعیت سواستفاده می کنند و گناهان و رذائل خود را علنی می کنند.
از طرفی آن حس کنجکاوی افراد،بخصوص ایرانی جماعت،تحریکشان می کند تا بازی را کش دهند و پای دیگران را هم وسط بکشند.اما چند نکته:

یکم)بلاگ تگ مترادف با پرده دری و بی حیایی نیست.اینکه برخی از این شرایط سواستفاده کردند،دلیل بر مخدوش بودن اصل بازی نیست.بلاگ تگ با همین شیوه و محتوا اگر سالم برگزار شود،می تواند حداقل تفریح و تنوع خوبی برای وبلاگستان باشد.

دوم)اما سوالی مطرح می شود که نسبت این بازی با وبلاگهای به اصطلاح ارزشی و دینی چیست؟و آنها تا چه حد مجازند از این بازی و امثال آن تبعیت کنند؟
یک پاسخ این است که وبلاگهای ارزشی هم به قواعد حرفه ای وبلاگستان تن در دهند و همان شرایط را پیاده و وارد بازی شوند.
اما مشکلی پیش می آید و آن این است که وبلاگهای هدف دار،بخصوص با اهداف دینی کاری بی هدف کرده اند.یعنی وارد شدن در این بازی بصورت بی هدف هیچ کمکی به اهدافشان نخواهد کرد.
از طرفی دیگر در مقابل خوانندگان و وقتی که ار ایشان می گیرند مسولند.

سوم)آیا می شود این بازی را در وبلاگهای ارزشی به نوعی هدف دار کرد؟
پاسخ مثبت است،اما نیاز به فکر و نوآوری و خلاقیت دارد-در حقیقت کار ارزشی کردن زحمت دارد-. متاسفانه ما عادت کرده ایم که هر چه را بخواهیم اسلامی کنیم سریع یک پسوند اسلامی بچسبانیم پشتش و یکسری تغییرات ظاهری و روکار انجام دهیم و بعد فکر میکنیم کار ارزشی کرده ایم،و کمتر بر روی محتوا سرمایه گذاری و فکر می کنیم-چون سخت است-.
با کمی فکر و خلاقیت می توان بازی بلاگ تگ را در زمان مناسب-مثلا در اعیاد مثل همین عید غدیر-و با محتوای کاملا ارزشی و در عین حال جذاب برگزار کرد. برای اینکار نیاز به جمع آوری ایده های خلاق و انتخاب یک ایده نمونه داریم.
به عنوان مثال:چند تصویر زیبا و ماندگار را در ذهنتان بنویسید-یکی از موضوعات انشایمان بود-، چند مورد که توانسته اید برنفستان چیره شوید-به درد عید قربان میخورد-،چند مورد امر به معروف و نهی از منکر اثرگذار و بی اثر را بنویسید و...
این هم باعث می شود که بازی هدف دار و به سمت خاصی گرایش پیدا کند،هم اینکه حریم ها حفظ شده و هم دیگران از تجارب خوب دوستانشان استفاده خواهند کرد.
با اینکه سخت است،ولی شدنی است و نیاز به یک همت و عزم ارزشی دارد.ان شالله برای سال بعد

و اما بعد

و اما حالا که ایده جدیدی نداریم،برای مفرح کردن دوستانمان، و ارضا حس کنجکاوی بعضیها هم که شده،بد نیست ما هم کما فی السابق وارد معرکه شویم.منبع دعوت را در ادامه مطلب مینویسم.
چون بعضی ها می دانند،به بقیه هم می گویم ، و آن اولین نکته ای است که در ابتدای همین پست افشا کردم.اینکه از بخت خوب «عشقی»،«سید» هم هست-ای وای!حالا بقیه تقاضای عیدی می کنند-.
سیادت مایه مباهات و افتخار ما بوده و هست ولی ترس این هم هست که به آفت غرور و تفاخر مبتلا شویم.اسم اینجا را هم فقط همین ایام عید گذاشتم«سید عشقی».بعد از عید به همان نام «عشقی» بازخواهد گشت.

باقیش را در ادامه مطلب بخوانید.
از همینجا می گویم،ادامه اش نه به درد دنیایتان میخورد نه آخرتتان.بعد یقه مرا نگیرید!!!

ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 85/10/18ساعت  1:2 صبح  توسط  
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    والسلام!
    [عناوین آرشیوشده]